جمعه ۲۹ تیر ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۰
گفتمان زینبی | زنی که الگوی تاریخ شد

حوزه/ نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود. مادری که جوان خودش را پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ می‌فرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟

به گزارش خبرگزاری حوزه، به مناسبت ایام ماه محرم الحرام، گزیده‌ای از بیانات رهبر معظم انقلاب به عنوان پرونده ویژه «گفتمان زینبی» در مورد جریان شناسی و تحلیل حرکت و قیام حضرت زینب(س) تقدیم شما فرهیختگان می‌شود.

زینب؛ زنی که الگو برای همه مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم است

با این بیان قوی، با این کلمات رسا، آن هم در آن شرائط دشوار، اینگونه صحبت می‌کرد. اینجور نبود که یک عده مستمع جلوی حضرت زینب نشسته باشند، گوش فرا داده باشند، او هم مثل یک خطیبی برای اینها خطبه بخواند؛ نه، یک عده دشمن، نیزه‌داران دشمن دور و برشان را گرفته‌اند؛ یک عده هم مردم مختلف‌الحال حضور داشتند.

همان‌هائی که مسلم را به دست ابن‌زیاد دادند، همان‌هائی که به امام حسین نامه نوشتند و تخلف کردند، همان‌هائی که آن روزی که باید با ابن‌زیاد در می‌افتادند، توی خانه‌هایشان مخفی شدند - اینها بودند توی بازار کوفه - یک عده هم کسانی بودند که ضعف نفس نشان دادند، حالا هم نگاه می‌کنند، دختر امیرالمؤمنین را می‌بینند، گریه می‌کنند.

حضرت زینب کبری‌ با این عده‌ ناهمگون و غیر قابل اعتماد مواجه است، اما اینجور محکم حرف می‌زند.

او زن تاریخ است؛ این زن، دیگر ضعیفه نیست. نمی‌شود زن را ضعیفه دانست.

این جوهر زنانه مؤمن، اینجور خودش را در شرائط دشوار نشان می‌دهد. این زن است که الگوست؛ الگو برای همه مردان بزرگ عالم و زنان بزرگ عالم. انقلاب نبوی و انقلاب علوی را آسیب‌شناسی می‌کند.

می‌گوید شماها نتوانستید در فتنه، حق را تشخیص بدهید؛ نتوانستید به وظیفه‌تان عمل کنید؛ نتیجه این شد که جگرگوشه پیغمبر سرش بر روی نیزه رفت. عظمت زینب را اینجا می‌شود فهمید.

انقلاب ما انقلاب زینبی است

انقلاب ما انقلاب زینبی است. از اول انقلاب، زنان یکی از برجسته‌ترین نقش‌ها را در این انقلاب ایفاء کردند.

هم در خود حادثه بزرگ انقلاب، هم در حادثه بسیار بزرگ هشت سال دفاع مقدس، نقش مادران، نقش همسران، از نقش مجاهدان اگر سنگین‌تر و دردناک‌تر و تحمل‌طلب‌تر نبود، یقیناً کمتر نبود.

مادری که جوان خودش را، عزیز خودش را، دسته گل خودش را هجده سال، بیست سال - کمتر، بیشتر - پرورش داده، با آن محبت مادرانه او را به ثمر رسانده، حالا او را به طرف میدان جنگ می‌فرستد، که معلوم نیست حتّی جسد او هم برخواهد گشت یا نه. این کجا، رفتن خود این جوان کجا؟ که خوب، این جوان، با شور و هیجان جوانی، همراه با ایمان و روحیه‌ی انقلابی‌گری، حرکت می‌کند و می‌رود.

کار این مادر، از کار آن جوان اگر بزرگتر نباشد، کوچکتر نیست. بعد هم که جسد او را برمی‌گردانند، افتخار می‌کند که بچه من شهید شده. اینها چیز کمی است؟ این، حرکت زنانه، حرکت زینب‌گون در انقلاب ما بود.

جز زیبائی، چیزی ندیدم

وقتی که دشمن می‌خواهد زینب کبری‌ را به آنچه که برایش پیش آمده، شماتت کند، می‌فرماید: «ما رأیت الاّ جمیلا»؛ جز زیبائی، چیزی ندیدم.

برادرانش، فرزندانش، عزیزانش، نزدیکترین یارانش، اینها در مقابل چشمش قطعه قطعه شدند، به خاک و خون تپیدند، خونشان ریخته است، سرهایشان بالای نیزه رفته است؛ می‌گوید جمیل، زیبا! این چه جور زیبائی‌ای است؟ این زیبائی را همراه کنید با آنچه که نقل شده است که زینب کبری‌ حتّی در شب یازدهم نماز شبش ترک نشد.

در طول دوران اسارت، انقطاع الی‌اللَّه‌اش، دلبستگی‌اش به خدای متعال، رابطه‌اش با خدای متعال سست نشد، کم نشد، بلکه بیشتر شد. این زن، الگوست.«۱۳۸۹.۲.۱»

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha